لوکاچ در تحلیل آثار ادبی نظریة بازتاب را ارائه میدهد. او با لحاظ کردن شرایط تاریخی و اجتماعی به عنوان کلیت و کاربست عناصر داستان به منتقد کمک میکند تا پیوند داستان و جامعه را تبیین کند و در لایههای ...
بیشتر
لوکاچ در تحلیل آثار ادبی نظریة بازتاب را ارائه میدهد. او با لحاظ کردن شرایط تاریخی و اجتماعی به عنوان کلیت و کاربست عناصر داستان به منتقد کمک میکند تا پیوند داستان و جامعه را تبیین کند و در لایههای مختلف داستان تصویری از شرایط حاکم بر جامعه ارائه نماید (مسئله). لوکاچ کلیت را پیوند سیر تحول تاریخی جامعه با ادبیات میداند که در جریان نقد، چرایی انتخاب نوع ادبی خاص و مفاهیم منعکس شده به واسطة عناصر داستانی را تبیین میکند (هدف). نتایج بررسی توصیفی –تحلیلی این رمان، نشان میدهد (روش)، مقولۀ کلیت در سیر تحول ادبیات داستانی عربی، در عوامل نهضت ادبی نمود داردکه تأثیر بسزایی در شکلگیری رمان عربی داشته است به گونهای که با بررسی شکلی و محتوایی رمان میتوان حداقل بخشی از تاریخ جامعه را در آن اثر دید. کلیت حاکم بر رمان، از پیوند موضوع مقاومت اسلامی جامعه فلسطین با رمان سرچشمه میگیرد و در عناصر داستان نمایان میگردد. زمان و مکان و شخصیتهای داستان از صرف ارائه شدن فراتر رفته و در لایههای درونی خود، تاریخ مظلومیت مردم سرزمین فلسطین را بازگو میکند. داستانهای تودرتو علاوه بر ایجاد توقف برای درک جریان داستان، نوعی جذابیت ایجاد میکند و نویسنده با استفاده از همین جذابیت، مضامینی را انعکاس میدهد که جنبۀ انتقادی-اصلاحی دارد. این مفاهیم نیز بنابر ذهنیتی که نویسنده در برابر جامعه دارد، شکل میگیرد(یافتهها).